جدول جو
جدول جو

معنی حمزه ده - جستجوی لغت در جدول جو

حمزه ده
(حَ زِ دِ)
دهی است از دهستان چلندر بخش مرکزی شهرستان نوشهر. ناحیه ای است واقع در دشت و معتدل مرطوب و دارای 240 تن میباشد. از رود خانه محلی و چشمه مشروب میشود. محصولاتش برنج و عسل. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه آن مالرو است. این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ زَ)
دهی جزء دهستان غنی بیگلو بخش ماه نشان شهرستان زنجان. کوهستانی و سردسیر و دارای 124 تن سکنه است. از رود خانه چهره آباد مشروب میشود و محصول آن غلات و بنشن است. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی آنان گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(حَ زَ بَ)
پسرعموی اوزون حسن معروف که مؤسس دولت آق قیوغی بود. بعد از پدرش قره عثمان ازطرف دولت تیموری در دیاربکر قریب چهل سال فرمانروائی داشت در سال 872 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(سَ زَ دِهْ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 9 هزارگزی جنوب دهدز. آب آنجا از چاه و قنات و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، صیفی. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا